مثال هاي قرآني
پنجاه و هشتمين مثال: تصويرى از مؤمنان و كافران
خداوند متعال در آيه شريفه 22 سوره مُلك مىفرمايد:
اَفَمَنْ يَمْشى مُكِبّاً عَلى وَجْهِهِ اَهْدى اَمَّنْ يَمْشى سَوِيّاً عَلى صِراط مُسْتَقيم
آيا كسى كه به رو افتاده (و به صورت سينه خيز همچون خزندگان) حركت مىكند، به هدايت نزديك تر است يا كسى كه راست قامت، در صراط مستقيم گام بر مىدارد؟!
دور نماى بحث
اين آيه شريفه ـ به قرينه آيات قبل و بعد از آن ـ تصويرى از حال مؤمنان و كافران ارائه مىدهد[1] و مثالى زيبا براى اين قافله كه از نقطه عدم حركت كرده و سپس جامه وجود پوشيده و از آنجا به سوى نقطه بى پايان هستى; يعنى، ذات پروردگار در حركت است، بيان مىكند. قافله اى كه برخى از آنها در ابتدا يا وسط راه منحرف مىشوند و به جايى نمىرسند و برخى در راه راست حركت مىكنند.
رهر و منزل حقيّم زسر حدّ عدم***تا به اقليم وجود اين همه راه آمده ايم
نگاهى به آيات قبل از آيه مثل
آيات اوليه اين سوره پيرامون «مبدأ» و صفات خداوند متعال سخن مىگويد و انسان را به تفكّر و انديشه پيرامون صفات و آيات الهى تشويق مىكند; سپس به بيان حال كفّار و مؤمنان مىپردازد و در مرحله سوم برخى از آيات الهى را گوشزد مىكند. آياتى همانند نظام شگفت انگيز خلقت، مخصوصاً آفرينش آسمان ها و ستارگان، آفرينش زمين و مواهب آن و آفرينش پرندگان.
در اينجا يكى از اين آيات الهى كه مربوط به آيه مثل مىشود، مورد بررسى قرار مىدهيم:
«اَوَلَمْ يَرَوْا اِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ; آيا نگاه نمىكردند به پرندگانى كه بالاى سر آنها در حركت است.»
خلقت پرندگان و پرواز آنها بر فراز آسمان و انواع پرواز اين بال زنندگان از آيات و نشانه هاى خداوند منّان محسوب مىشود. انسان بادقّت در آفرينش حيرت آور پرندگان و پرواز اعجاب آور آنان، به خالق توانا و قدرتمندى پى مىبرد كه تمام قدرت هاى جهان هستى، در برابر آن هيچ است و مىتوان به عنوان بهترين تكيه گاه بر آن تكيه كرد و با تأمّل در ظرائف خلقت پرندگان، انسان مىتواند قدرت پرواز پيدا كند و ابزار و وسايلى اختراع كند كه آسمان ها را فتح نموده; بلكه به نقاطى از آسمان پرواز كند كه حتّى پرندگان نيز نمىتوانند.
دانشمندان هر مقدار بيشتر روى پرندگان مطالعه كردند، بهتر توانستند كاستى ها و نقص هاى هواپيماها را بر طرف كنند; به عنوان نمونه، در ابتداى اختراع هواپيماها، چرخ هاى آن باز بود و اين، مشكلاتى را در پرواز ايجاد مىكرد; امّا با دقّت در پرواز پرندگان مشاهده كردند كه آنها به هنگام پرواز، پاهاى خود جمع مىكنند و به اين جهت، بهتر پرواز مىكنند; دانشمندان نيز هواپيماهاى بعدى را به گونه اى ساختند كه پس از برخاستن از زمين چرخهاى آن جمع شود. حقيقتاً بايد در برابر چنين خالقى سر بر خاك ساييد!
«صافّات وَ يَقْبِضْنَ» ـ خداوند متعال با اين دو جمله كوتاه، به شرح دو نوع از پرواز پرندگان مىپردازد. ابتدا نوع مرموزى از پرواز آن ها را شرح مىدهد; به اين شكل كه آنها بر فراز آسمانها غالباً بدون بال زدن و با بال هاى صاف، پرواز مىكنند.
نوع ديگر، پرواز آنها غالباً با حركت بال هاست، پروازى كه بيشتر با آن آشنا هستيم.
قسم سوم پرواز را مخلوطى از دو نوع بالا مىبينيم; يعنى، مقدارى بال مىزنند و پرواز مىكنند و مقدارى هم با بال هاى صاف و بدون حركت بالها به پرواز خود ادامه مىدهند.
گروه چهارمى از پرندگان، مدّتى بال مىزنند و سپس بال هاى خود را جمع مىكنند و به صورت شيرجه در هوا حركت مىكنند (مانند گنجشك ها).
خلاصه اين كه همه پرندگان در اصل پرواز مشتركند; ولى هر گروهى به تناسب اندام و جسمشان و به مقتضاى فضايى كه در آن پرواز مىكنند، به نوع خاصّى در آسمان حركت مىكنند كه توجه در انواع پروازها، ايمان انسان را به خداوند قادر متعال بيشتر مىكند.
«ما يُمْسِكُهُنَّ اِلاَّ الرَّحْمنُ اِنه بِكُلِّ شَىْء بَصير» ـ باتوجه به نيروى قوى جاذبه زمين كه حتّى گرد و غبار بسيار سبك را به سوى خود جذب مىكند، چه كسى اين پرندگان را از چنگال جاذبه زمين خارج مىكند و مانع سقوط آنها به زمين مىشود؟
راستى، چه قدرت عظيمى به اين پرندگان زيبا كمك مىكند كه در سراسر روز پرواز كنند و بر نيروى جاذبه غلبه كنند؟! پرندگان مهاجرى را مىشناسيم كه در سال 18000 كيلومتر پرواز مىكنند! چه كسى در اين پرواز طولانى و اعجاب آور، آنها را از اسارت در جاذبه زمين حفظ مىكند؟ چگونه در اين سفر بزرگ، غذاى خود را تهيه مىكنند؟ چگونه مسير خود را مىيابند؟[2] آيا هيچ قدرتى جز قدرت بى نظير پروردگار عالم كه به همه چيز آگاه است ،قادر بر اين كار مىباشد؟
اينك با توجه و نگاهى كه به آيات قبل از آيه مثل ـ مخصوصاً مطالعه در آفرينش پرندگان ـ داشتيم، به آيه مثل باز مىگرديم و به شرح و تفسير آن مىپردازيم.
شرح و تفسير
«اَفَمَنْ يَمْشى مُكِبّاً عَلى وَجْهِه اَهْدى» ـ موجوداتى كه بر روى زمين حركت مىكنند به سه شكل راه مىروند; برخى همانند انسان به صورت راست قامت، روى دو پا حركت مىكنند; برخى ديگر همانند چهار پايان با چهار دست و پا حركت مىكنند و گروه سوم، يعنى خزندگان، روى سينه، به صورت سينه خيز حركت مىنمايند. در اين آيه شريفه، خداوند كفّار و افراد بى ايمان را به خزندگان تشبيه كرده است كه روى سينه حركت مىكنند.
«اَمَّنْ يَمْشى سَوِيّاً عَلى صِراط مُسْتَقيم» ـ افراد با ايمان و مؤمن را به انسان هاى راست قامت كه با سرى بالا و قدّى افراشته و روى دو پا حركت مىكنند، تشبيه مىكند و سپس به مقايسه اين دو مىپردازد.
آياكسانى كه همانند خزندگان، روى سينه حركت مىكنند، هدايت يافته ترند يا كسانى كه روى دو پا و با قدّى افراشته و در راه راست حركت مىكنند؟
براى يافتن پاسخ اين سؤال ـ كه خداوند قضاوت آن را به مخاطبان قرآن واگذار كرده ـ بايد تفاوت هاى اين دو نوع حركت، روشن شود.
مشكلات و معايب حركت خزندگان
راه رفتن به صورت سينه خيز و به شكل خزندگان، مشكلات متعدّدى دارد:
1 ـ چنين شخصى قدرت ديد كافى ندارد و خطر از اين جهت هر لحظه در كمين او است. چنين شخصى كاملاً ممكن است از راه منحرف شود و يا در دره و گودال ها سقوط كند; زيرا بموقع نمىتواند لغزشگاه ها را تشخيص دهد.
2 ـ سرعت چنين حركتى بسيار كند است. اگر مقايسه اى بين حركت سينه خيز با حركت معمولى يك انسان نماييم، شايد از نظر پيمودن مسافت در يك زمان مشخّص ده برابر تفاوت داشته باشد.
3 ـ شخصى كه به اين صورت حركت مىكند، زود خسته مىشود و از ادامه حركت باز مىماند و متوقّف مىگردد; يعنى بر فرض كه در مسير حركت خود با مانعى بر خورد نكند و از راه منحرف نشود و در پرتگاهى سقوط نكند; نوع حركت به گونه اى است كه بزودى وامانده مىشود و قدرت ادامه حركت را از دست مىدهد.
بنابراين، خطاى در تشخيص; عدم ديد كافى; كندى سرعت; خستگى زودرس و بالاخره بازماندن از ادامه مسير، از معايب و مشكلات اين نوع حركت و راه رفتن است; امّا كسى كه روى دو پا حركت مىكند و همانند ديده بانى، همه اطراف را مىبيند ـ مخصوصاً كه قسمت اعظم حواسّ انسان در قسمت سر اوست ـ خطر را به موقع تشخيص مىدهد و تصميم لازم را براى گذر از كنار خطرات مىگيرد; نه از مسير اصلى منحرف مىشود و نه در پرتگاه ها سقوط مىكند; بلكه راه مستقيم را در پيش مىگيرد و به حركت خود ادامه مىدهد; علاوه بر اين كه سرعت مناسبى دارد و زود خسته نمىگردد و هرگز متوقّف نمىشود.
آيا اين دو مساويند؟ هرگز! قطعاً اشخاصى كه به گونه انسان ها حركت مىكنند، هدايت يافته تر از كسانى هستند كه همانند خزندگان روى سينه حركت مىنمايند.
بنابراين، مؤمنى كه در اين آيه شريفه به انسان راست قامت تشبيه شده است و در مسير مستقيم حركت مىكند و نور ايمان او همانند چراغى پر نور، فراسوى او را روشن مىكند، هدايت يافته تر از شخص كافرى است كه بسان خزندگان روى سينه حركت مىكند كه نه نورى دارد و نه حركت سريعى و نه لغزشگاه ها را تشخيص مىدهد و نه توان حركت طولانى دارد.
علاوه بر همه اين ها، شخصى كه روى سينه حركت مىكند، قدرت ديدن آيات و نشانه هاى پروردگار ـ كه در آيات قبل به آن اشاره شد، مخصوصاً آيات الهى كه در خلقت آسمان و مخلوقات فراوان، به ويژه خلقت عجيب پرندگان، كه شرح آن گذشت ـ را ندارد; امّا كسى كه بسان انسان راست قامت حركت مىكند، تمام اين آيات الهى را بخوبى مىبيند و در آنها تفكّر و تأمّل و تدبّر و انديشه مىكند و به عظمت هرچه بيشتر خالق قادر و توانمند آن پى مىبرد و در طى كردن مسير هدايت و صراط مستقيم گام هايش را محكمتر و استوارتر بر مىدارد.
پيام آيه
ايمان سرچشمه همه خوبى ها
همان گونه كه گذشت، آيه شريفه در توصيف مؤمنان و كفّار نازل شده است. در مثال هاى گذشته نيز آياتى در توصيف اين دو گروه وجود داشت، آيات و روايات ديگرى نيز در اين زمينه به چشم مىخورد.
چرا اين قدر از «ايمان» و نقطه مقابل آن «كفر» سخن گفته و بر آن تأكيد مىشود؟
حقيقت اين است كه ايمان و تقوا سر چشمه همه خيرات و بركات است و بدون اغراق و مبالغه بايد گفت كه همه چيز در سايه «ايمان» و «تقوا» است.
مؤمن كيست؟
حال كه ايمان قله اى چنين رفيع است و فتح آن، منشأ تمام خوبى هاست; بايد ديد كه چه كسانى شايسته پوشيدن اين لباس با ارزش و صعود به اين قله پر افتخارند؟
در روايتى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)، «مؤمن» را در سه جمله كوتاه ـ امّا بسيار پر معنى ـ چنين توصيف مىكند: «اَلْمُؤْمِنُ كَيِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ[3]» ـ مؤمن باهوش و زيرك است و با استفاده از همين هوش و زكاوت، از موانع و خطرات آگاه مىشود و خويش را از خطرات بر حذر مىدارد; امّا انسان بى ايمان، همچون كسى كه بسان خزندگان حركت مىكند، از هوش و زكاوت بى بهره است و به راحتى در دام حوادث و بلاها گرفتار مىشود; چنين انسانى خيال مىكند باهوش است; ولى با پيمودن راه كفر و بى ايمانى، تيشه بر ريشه خويش مىزند و سرمايه بزرگ عمر خويش را از دست مىدهد و در نهايت هم به جايى نمىرسد و هلاك مىشود.
مراتب ايمان!
شخصى خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيد و عرض كرد: يابن رسول الله! مىترسم، در صفّ مؤمنان نباشم! امام فرمودند: چرا؟ آن شخص گفت: زيرا هنگامى كه بر سر دوراهى انتخاب برادر مؤمن و پول و ثروت قرار مىگيرم، منافع شخصى خود را ترجيح مىدهم. امام فرمود: شما مؤمن هستيد; ولى ايمان شما كامل نيست!... به خدا قسم در اطراف و اكناف زمين مؤمنينى وجود دارند كه تمام دنيا در نظر آنها به اندازه بال مگس ارزش ندارد![4]
آرى! مؤمنانى كه مراحل تكامل ايمان را پيموده اند، و به قله ايمان رسيده اند، به گونه اى كه امام صادق(عليه السلام) در روايتى آرزوى ديدار آنها را مىكند و به كسانى كه توفيق درك آنها را پيدا مىكنند سفارش مىكند كه از نور آنها استفاده نمايند، تمام دنياى حرام براى چنين مؤمنانى به اندازه بال مگس نمىارزد. هر چند از حلال دنيا استفاده مىكنند و اين مطلب نبايد اشتباه شود!
خداوندا! ما را در پيمودن مدارج ايمان و رسيدن به اوج قله اين كوه با عظمت موفّق بدار!
پروردگارا! هوش و زكاوت و زيركى مؤمنان واقعى را به ما عنايت فرما تا بتوانيم موانع ترقّى و صعود به بالاترين پله هاى ايمان را به راحتى از سر راه برداريم.
-----------------------------------------------------------------------------------
1 . همان گونه كه شاگرد توانمند حضرت على(عليه السلام) يعنى ابن عبّاس نيز همين برداشت را از اين آيه داشته و ضمن اينكه آيه فوق را از مثال هاى قرآن شمرده، آن را در توصيف مؤمنان و كفّار دانسته است. توضيح بيشتر را در «التّبيان، جلد 10، صفحه 68» مطالعه فرماييد.
2 . شگفتى هاى جهان پرندگان و عجائب مسأله پرواز آنها را در جلد يازدهم تفسير نمونه، صفحات 338 تا 341، ذيل آيه 79 سوره نحل مطالعه فرماييد.
3 . ميزان الحكمة، جلد اوّل، صفحه 336 (باب 291، حديث 1450).
4 . سفينة البحار، جلد اوّل، صفحه 147.